حاشیه سود ناخالص :
یکی از نسبت های مهم در تحلیل بنیادی شرکت ها حاشیه سود ناخالص می باشد که با بررسی ان در طی دوره های مالی می توان به اطلاعات خوبی از عملکرد شرکت ها دست یافت.
سود ناخالص هر شرکتی از اختلاف فروش و بهای تمام شده کالای فروش رفته به دست می اید. به عنوان مثال اگر محصولی به قیمت ۱۵۰۰ تومان به فروش برسد و برای تولید آن محصول ۹۰۰ تومان هزینه شده باشد سود ناخالص آن ۶۰۰ تومان خواهد بود.
سود ناخالص= فروش – بهای تمام شده کالای فروش رفته
حال حاشیه سود ناخالص از تقسیم سود ناخالص بر فروش شرکت محاسبه می شود.
فروش/ سود ناخالص = حاشیه سود ناخالص
به عنوان مثال اگر حاشیه سود ناخالص محصولی ۴۰ درصد باشد یعنی از هر ۱۰۰۰ تومان فروش شرکت، ۴۰۰ تومان عایدی نصیب آن شرکت می شود. به طور کلی از این نسبت برای محاسبه میزان سودآوری یک کالای خاص در مجموعه تولیدات شرکت و یا تبیین استراتژی فروش بهتر محصول استفاده می شود. حال سوال اینجاست که چگونه می توان از این نسبت در شرکت استفاده کرد و تغییرات این نسبت به دوره های گذشته چه اطلاعاتی را در اختیار تحلیلگر بنیادی قرار میدهد.
حاشیه سود ناخالص وابسته به دو عامل قیمت محصول و از طرفی بهای تمام شده کالای ساخته شده می باشد و هر گونه تغییری در این دو متغیر سود ناخالص شرکت را تحت تاثیر قرار میدهد. به عنوان مثال اگر این نسبت برای شرکتی ۴۰ درصد باشد بدین معنی است ۴۰ درصد از قیمت محصول به عنوان سود ناخالص آن محصول بوده است. حال اگر تعداد محصولات شرکتی بیش از یک محصول باشد این عدد به صورت میانگین مطرح می شود یعنی ممکن است محصولی دارای حاشیه سود ناخالص ۳۰ درصدی و محصول دیگر دارای حاشیه ۵۰ درصدی باشد.
عوامل تغییر در حاشیه سود ناخالص :
حال در بررسی صورت های مالی شرکتی در طی دو سال گذشته، ممکن است حاشیه سود ناخالص شرکت افزایش و یا کاهش یابد که این تغییرات ممکن است به دلایل زیر باشد:
۱- افزایش و یا کاهش قیمت محصول
۲- افزایش و یا کاهش بهای تمام شده محصول
۳- افزایش و یا کاهش قیمت محصول نسبت به افزایش بهای تمام شده هر واحد محصول
حال هر کدام از تغییرات ذکر شده را در شرکتی شاهد باشیم می توان گفت حاشیه سود ناخالص شرکت نیز دستخوش تغییر می شود اما یک تحلیلگر بنیادی باید بتواند با توجه به تغییرات حاشیه سود ناخالص به یک دیدگاه کلی در خصوص سهم دست پیدا کند.
مثالی از حاشیه سود ناخالص :
درباره این سایت