آموزش بورس و بازار سرمایه



اسنادخزانه اسلامی : ابزار کاهش ریسک سرمایه گذاری

اسناد خزانه اسلامی یکی از اوراق های با درآمد ثابت می باشد که توسط دولت و به نفع پیمانکاران که از دولت طلبکار هستند منتشر می شود.در حال حاضر بسیاری از سرمایه گذاران دارایی خود را در بانک سرمایه گذاری می کنند و با توجه به نرخ سود بانکی اعلام شده به صورت سالانه درصدی را به عنوان بازدهی کسب می‌کنند. حال ممکن است این بازده معادل ۱۵ درصد و یا ۲۰ درصد باشد.

از طرفی زمانی که سرمایه گذار در بانک سرمایه گذاری می‌کند و قرارداد یک ساله را با بانک منعقد میکند باید حتما یک سال وجه خود را نزد بانک سپرده کند تا بازده مورد نظر را به دست آورد و اگر در زمانی به وجه خود نیاز داشته و قصد گرفتن بخشی از آن را از بانک داشته باشد بازدهی مورد نظر کاهش یافته و به صورت روزانه محاسبه می شود و دیگر از آن بازدهی ۲۰ درصدی ( نرخ بازدهی یک ساله که توسط بانک مرکزی تعیین می شود و ممکن هست هر بار کاهش یا افزایش داشته باشد) خبری نیست و با دریافت وجه سرمایه گذار بازدهی ثابت خود را با برداشت وجه از بانک از دست می‌دهد. در این نوشتار قصد داریم در خصوص اسناد خزانه اسلامی و ساختار این اوراق در بازار صحبت کنیم.

 

اسناد خزانه اسلامی

 

تعریف اسناد خزانه اسلامی

اسناد خزانه اسلامی، در زمره اوراق بهادار بانام هستند که بیانگر تعهد دولت‌ها به بازپرداخت مبلغ اسمی آنها در آینده است به بیان دیگر و به طور ساده اسناد خزانه را میتوان اینگونه تعریف کرد: فرض کنید پیمانکاری در یک زمینه برای دولت کاری انجام داده است و از دولت طلبکار است. دولت نیز به جای بدهی خود اسنادی را در اختیار پیمانکار قرار می‌دهد که دارای سررسید مشخصی می باشد و پیمانکار وجه خود را در سررسید دریافت می‌کند. حال پیمانکار می تواند این اسناد را در بازار ابزارنوین مالی فرابورس به فروش برساند.

اسناد خزانه در حال حاضر با نماد اخزا در بازار ابزارنوین فرابورس عرض می شود که هر کدام دارای تاریخ سر رسید می باشد. شکل زیر اوراق اخزا را در صفحه tsetmc.com نشان میدهد.

اسناد خزانه اسلامی

 

سازو کار اوراق اسناد خزانه اسلامی به این صورت می باشد که خریدار در زمان انتشار این اوراق را به قیمتی کمتر از قیمت اسمی خریداری می کند. سپس در زمان سررسید اخزا می تواند آن را به قیمت اسمی به فروش برساند و از این طریق سود بدست بیاورد.پس همانطور که مشخص است این اوراق سود پرداختی دوره ای ندارند، بلکه سودی که شما بدست می آورید ناشی از اختلاف قیمت در زمان خرید و زمان سررسید اوراق است.همچنین سررسید این اوراق کمتر از یکسال است.

به عنوان مثال شکل بالا اسناد خزانه اسلامی با سررسید ۱۳۹۷/۰۷/۱۰ را نشان میدهد. تاریخ ذکر شده تاریخ سررسید این اخزا می باشد. قیمت این اوراق با توجه به عرضه و تقاضای بازار به دست می آید. فرض کنید خریداری اسناد خزانه را با قیمت ۹۵۲۰۰ تومان ( ۱ مرداد) خریداری کند. از آنجایی که سرمایه گذار در تاریخ سررسید ۱۰۰۰۰۰ تومان دریافت میکند بنابراین سود حاصل از سرمایه گذاری این شخص به صورت زیر به دست می آید.

اسناد خزانه اسلامی

همانطور که در شکل نشان داده شده است سرمایه گذار با خرید اسناد خزانه در تاریخ ۱ مرداد و نگهداری ان تا سررسید حدود ۵.۰۴ درصد بازدهی کسب میکند. حال باید این بازدهی را با بازدهی سرمایه گذاری در سایر اوراق بدهی مانند بانک مقایسه کند. تاریخ سر رسید اوراق ۱۰ مهر می باشد و سرمایه گذار نیز این اوراق را در تاریخ ۱ مرداد خریداری کرده است. مدت زمان بین این دو تاریخ حدود ۷۲ روز می باشد و اگر سرمایه گذاری پول خود را با بازدهی ۲۰ درصد سالانه در بانک سرمایه گذاری کند بازده سرمایه گذاریش حدود ۳.۸% در بازه ۷۲ روز خواهد بود ( بازدهی ماهانه سرمایه گذاری در بانک حدود ۱.۶۶% می باشد که آن را بر ۳۱ روز تقسیم میکنیم تا بازدهی روزانه آن بدست اید و سپس بازدهی بدست آمده را در ۷۲ روز ضرب می کنیم) و این نشان می‌دهد که بازدهی سرمایه گذاری در این اوراق (۵.۰۴%) بالاتر خواهد بود. البته این نکته را نیز باید مد نظر داشت که با خرید اسناد خزانه اصل پول + سود آن در سررسید دریافت می شود که مجموعا ۱۰۰۰۰۰ تومان می باشد.

اکسل مربوط به محاسبه سود و زیان اسناد خزانه نیز در سایت فرابورس ایران موجود می باشد.

 

آیا اسناد خزانه اسلامی دارای ریسک است

بزرگترین دغدغه فعالان بازار سرمایه درخصوص اسناد خزانه اسلامی، عدم ایفای تعهدات دولت در زمان سررسید است. برای رفع این نگرانی، دولت به این بدهی اولویتی هم‌ردیف حقوق و مزایای کارکنان خود داده و به عنوان بدهی ممتاز دولت در نظر گرفته می‌شود. خزانه‌داری کل کشور نیز موظف است پرداخت مبلغ اسمی اسناد خزانه اسلامی را در سررسید اوراق تعهد کند. این تعهدنامه به امضای وزیر امور اقتصادی و دارایی رسیده است از این رو اسناد خزانه اسلامی ریسک نکول نخواهند داشت.

 

تفاوت اسناد خزانه با سایر اوراق بهادار

اسناد خزانه اسلامی

 

 

مبلغ ۱۰۰۰۰۰ تومان در زمان سر رسید چگونه پرداخت می شود

در سررسید اسناد خزانه اسلامی، خزانه‌داری مبلغ اسمی اوراق را به حسابی نزد بانک عامل واریز می‌کند. پس از آن شرکت سپرده‌گذاری مرکزی اوراق بهادار و تسویه وجوه، مبلغ اسمی را به شماره حساب بانکی دارندگان اوراق واریز خواهد کرد بنابراین اعلام شماره حساب و شبای بانکی دارندگان اوراق به کارگزار ضروری است. بنابراین با توجه به توضیحات داده شده هر سرمایه گذاری قادر است اسناد خزانه را در بازار خرید و فروش کند.

 

منبع: وب سایت آموزش بورس مهدی افضلیان

 


داشتن سبد سهام در معاملات

قبل از صحبت در مورد تشکیل سبد سهام در بازار سرمایه، این نکته را یادآور می‌شوم که همه ما در سرمایه‌گذاری از این واژه استفاده می‌کنیم. به عنوان مثال، زمانی که فردی بخشی از کل سرمایه خود را در بانک، بخشی را در ملک و بخشی را هم به صورت نقد نگهداری می‌کند، در واقع سبد سرمایه‌گذاری تشکیل و ریسک سرمایه‌گذاری خود را به میزان زیادی کاهش داده است؛ یعنی اگر قرار باشد به هر دلیلی قیمت ملک کاهش یابد، سرمایه‌گذار خیالش راحت است که سرمایه‌گذاری انجام شده در ملک، بخشی از کل دارایی است و ممکن است با افزایش قیمت دارایی های دیگر، اثر کاهش قیمت ملک جبران شود.

 

اگر این واژه را در اینترنت جستجو کنید اولین جمله ای که به چشم می‌آید این جمله است:

” همه تخم مرغ های خود را در یک سبد قرار ندهید”

 

سبد سهام

 

هدف از جمله بالا این است که اگر بر حسب اتفاق، سبد از دست شما افتاد همه تخم مرغها نشکند و بهتر است از چند سبد برای نگهداری تخم مرغ استفاده کنید. باید تا الان متوجه شده باشید که هدف از بیان این موضوع چیست. هدف این است که شما برای سرمایه‌گذاری در بازارها، باید سبدی تشکیل دهید که در اصطلاح پرتفولیو نام دارد تا بدین وسیله سرمایه خود را مدیریت کرده و میزان ریسک آن را کاهش دهید. تعریف کلی سبد سهام به این صورت است که سرمایه‌گذار کل مبلغ سرمایه‌گذاری خود را به چند بخش تقسیم کرده و پس از بررسی و انتخاب صنایعی که دارای چشم‌انداز مناسبی در آینده هستند، سهم‌هایی که پتانسیل مناسب برای رشد سودآوری دارند را برای سرمایه‌گذاری انتخاب می‌کند. در تشکیل سبد سهام باید توجه کنید که هیچ وقت بخش زیادی از سرمایه را بر روی یک سهم سرمایه‌گذاری نکنید و به اصطلاح سرمایه‌گذاران بورسی، تک سهم نشوید چون این کار ریسک سرمایه‌گذاری را به میزان زیادی افزایش می‌دهد و ممکن است در نوسانات قیمتی، فشار روحی و استرس بالایی را به سرمایه‌گذار وارد کند. با تشکیل سبد سهام، سرمایه‌گذار با تنوع بخشی در خرید سهام، ریسک موجود را به میزان زیادی کاهش می‌دهد.

 

مفهوم سبد سهام با ذکر یک مثال

در مبحث تشکیل سبد سهام؛ فرض کنید کل مبلغی که با آن قصد سرمایه‌گذاری در بازار سرمایه را دارید؛ ۱۰ میلیون تومان است و پس از بررسی بنیادی و تکنیکال، کل سرمایه خود را سهام شرکت پالایشگاه نفت بندرعباس با نماد شبندر با قیمت ۷۰۰ تومان می‌خرید و انتظار دارید که قیمت سهم تا محدوده ۹۰۰ تومان رشد کند. بعد از خرید سهم، رویا پردازی شروع می‌شود و پیش خود فکر می‌کنید که من به راحتی می‌توانم در این سهم ۳۰ درصد بازدهی کسب کنم و سپس با فروش این سهم و خرید سهم دیگر و کسب بازدهی پی در پی، بعد از مدت زمان کوتاهی به پول زیادی دست پیدا می‌کنم. برعکس فردای آن روز می‌بینید که قیمت سهم نه تنها افزایش نداشته؛ بلکه یک مقدار هم کاهش داشته است ولی به امید بالا رفتن قیمت در روزهای آینده، سهم را نگهداری می‌کنید زیرا اعتقاد دارید که بازار هنوز به ارزش سهم پی نبرده است و … در روزهای آینده همگام با کاهش قیمت سهم، آرام آرام دچار فشار روحی می‌شوید ولی به دلیل اطمینان به سهم؛ فروشنده سهم نیستید تا جایی که قیمت سهم ۱۰ درصد کاهش پیدا می‌کند. در مقابل سهم هایی را می بینید که دائما قیمتشان افزایش پیدا می‌کند و پیش خود فکر می‌کنید که ای کاش دو سهمی که روند صعودی داشتند را می‌خریدم تا حداقل بخشی از ضررم جبران شود. این فکری که به ذهن شما رسید، در واقع منشا تشکیل سبد سهام است.  

 

سبد سهام

 

چرا باید سبد سهام تشکیل داد

در بازار بورس باید برای دارایی خود، برنامه‌ریزی مناسب داشته باشید و حتما سبد سهام تشکیل دهید. از مزیت های سبد سهام این است که اگر در شرایط نرمال بازار، یکی از سهم های موجود در سبد، کاهش قیمت داشت، ممکن است سهام دیگر موجود در سبد، افزایش قیمت داشته و در نهایت کاهش ارزش پرتفو را جبران کند. البته این نکته را هم توجه داشته باشید که هدف از تشکیل پرتفو، انتخاب چند شرکت از یک صنعت نیست. در واقع با این کار پرتفویی تشکیل نشده است و اگر به هر دلیلی صنعت ذکر شده به یکباره دچار بحران شد، کل سرمایه در معرض ریسک قرار می‌گیرد. (البته حالت عکس قضیه هم صادق است؛ یعنی اگر به هر دلیلی پتانسیل خاصی برای رشد قیمت در یک صنعت ایجاد شد از آنجایی که شما چند سهم از آن صنعت را دارید؛ به یکباره ارزش پرتفوی شما افزایش پیدا می‌کند).

نکته قابل توجه برای همه سرمایه‌گذاران این موضوع است که افزایش تعداد سهام موجود در سبد سهام، تمرکز سرمایه‌گذار را کاهش و علاوه بر آن، میزان سودآوری او را تحت تاثیر قرار می‌دهد؛ گاهی اوقات با بررسی سبد سهام برخی دانش پذیران در کلاس‌های آموزشی می‌بینیم که سرمایه‌گذار در یک پرتفو ۵۰ میلیونی بالغ بر ۳۰ سهم خریده و علت این موضوع را کاهش ریسک اعلام کرده است در صورتی که صرفا افزایش تعداد سهام در سبد سهام، معیار مناسبی برای کاهش ریسک نمی باشد. پس بهتر است دارای معیار مناسبی برای تعداد سهام در سبد باشید که با گذشت زمان و کسب تجربه به راحتی قادر به تعیین مقدار بهینه سهام موجود در سبد هستید.

منبع : وب سایت آموزش بورس مهدی افضلیان


صندوق های قابل معامله در بورس (Exchange Tradable Fund) 

در حال حاضر بسیاری از سرمایه گذاران دارایی خود را در بانک سرمایه گذاری می کنند و با توجه به نرخ سود بانکی اعلام شده به صورت سالانه درصدی را به عنوان بازدهی کسب میکنند. حال ممکن است این بازده معادل ۱۵ درصد و یا ۲۰ درصد باشد. از طرفی زمانی که سرمایه گذار در بانک سرمایه گذاری می‌کند و قرارداد یک ساله را با بانک منعقد میکند باید حتما یک سال وجه خود را نزد بانک سپرده کند تا بازده مورد نظر را به دست آورد و اگر در زمانی به وجه خود نیاز داشته و قصد گرفتن بخشی از آن را از بانک داشته باشد بازدهی مورد نظر کاهش یافته و به صورت روزانه محاسبه می شود و دیگر از آن بازدهی ۲۰ درصدی ( نرخ بازدهی یک ساله که توسط بانک مرکزی تعیین می شود و ممکن هست هر بار کاهش یا افزایش داشته باشد) خبری نیست و با دریافت وجه سرمایه گذار بازدهی ثابت خود را با برداشت وجه از بانک از دست می‌دهد.

در حال حاضر صندوق هایی در بازار سرمایه وجود دارد تحت عنوان صندوق های قابل معامله در بورس که خرید و فروش آن همانند سهام است و این صندوق ها دارایی های متنوعی را دارا می باشند و سرمایه گذار در هر زمانی می تواند بخشی از واحد های این صندوق ها را خرید و فروش کند.

انواع صندوق های قابل معامله در بورس

صندوق های قابل معامله در بورس به ۳ دسته صندوق های قابل معامله با درآمد ثابت، صندوق قابل معامله سهامی و صندوق قابل معامله مختلص تقسیم بندی می شود که سرمایه گذار می تواند با توجه به میزان ریسک پذیری و ریسک گریزی خود یکی از این صندوق ها را برای سرمایه گذاری انتخاب کند. این صندوق ها دارای بازدهی مناسب و ریسک کمتری نسبت به حالتی می باشد که سرمایه گذار خودش در بازار معامله کند. برای اشنایی با این صندوق ها بهتر است مقاله صندوق های قابل معامله در بورس را مطالعه کنید.

 

صندوق های قابل معامله در بورس

 

برخی از صندوق های قابل معامله در بورس ماهیت درآمد ثابت دارند و برخی نیز ماهیت سهامی دارند. یعنی سرمایه گذار قادر است صندوقی را خریداری کند که به صورت سالانه بازدهی ثابتی را به سرمایه گذار بدهد و یا اینکه در صندوقی سرمایه گذاری کند که ترکیب دارایی های آن در سهام باشد و بازدهی آن مطابق با وضعیت بازار سرمایه تغییر کند یعنی اگر وضعیت بازار سرمایه و سهامی که در پرتفوی آن صندوق است رو به رشد باشد انتظار افزایش قیمت برای آن صندوق وجود دارد ولی برای صندوق هایی که درآمد ثابت هستند تغییرات قیمت سهام موجود در بازار اثر چندانی بر بازدهی این صندوق ها ندارند چون قالب دارایی های صندوق با درآمد ثابت، در اوراق بدهی می باشد که بازدهی ثابتی دارند و به همین دلیل با خرید این صندوق ها ریسکی متوجه سرمایه گذار نمی شود.

 

مثالی از صندوق های قابل معامله در بورس

یکی از صندوق های قابل معامله در بورس، صندوق امین یکم متعلق به تامین سرمایه امین می باشد. بازدهی این صندوق تقریبا ۲۰ تا ۲۲ درصد به صورت سالانه می باشد که اگر بخواهیم آن را ماهیانه حساب کنیم به بازدهی ۱.۶ تا ۱.۷ درصد در ماه می رسیم. سرمایه گذار در این روش به یکی از دو روش زیر میتواند سود کسب کند.

روش اول:

در حالت اول سرمایه گذار در حالت خوشبینانه در اول ماه صندوق امین یکم را در قیمت ۱۰۰۰ تا ۱۰۰۲ تومان خریداری می کند و تا پایان ماه نیز آن را نگهداری میکند. در پایان ماه بازدهی ۱.۶ درصدی کسب می کند. یعنی اگر سرمایه گذاری ۱۰۰۰ واحد از صندوق قابل معامله امین یکم را خریداری کند در پایان ماه ۱۶۰۰۰ تومان به حسابش واریز می شود. ( این حساب در واقع همان حسابی می باشد که سرمایه گذار هنگام دریافت کد معاملاتی از کارگزاری به آنها معرفی کرده است) حال اگر تعداد واحدها افزایش یابد میزان سود دریافتی نیز به نوبه آن افزایش می یابد. از طرفی اگر سرمایه گذار صندوق امین یکم را وسط ماه ( ۱۵ روز بعد از بازگشایی) خریداری کند و تا پایان ماه نیز نگهداری کند صرف نظر از قیمت خریداری شده، سرمایه گذار در پایان ماه به اندازه ۳۰ روز که این صندوق را نگهداری کرده است بازدهی کسب میکند. یعنی اگر ۱۰۰۰ واحد از صندوق را معادل یک میلیون تومان خریداری کند در انتهای ماه مبلغ ۱۶۰۰۰ تومان به حساب شخص ( با فرض ۱.۶ درصد ماهانه ) واریز می شود.

 

روش دوم:

در روش دوم سرمایه گذاری که واحد صندوق را به هر قیمتی خریده باشد میتواند در صورت نیاز به اصل پول واحد خود را در روزهای اینده به راحتی به فروش برساند و نیاز خود به پول را تامین کند. به عنوان مثال سرمایه گذاری در ابتدای ماه صندوق امین یکم را به مبلغ ۱۰۰۴ تومان خریده باشد و بعد از گذشت ۱۵ روز احساس کند که به پول خود نیاز دارد. در این حالت سرمایه گذار میتواند واحد صندوق خود را به قیمت روز ( مثلا ۱۰۱۱ تومان) به فروش برساند و به سادگی پول خود را دریافت کند و این نشان میدهد که قابلیت نقد شوندگی صندوق های قابل معامله در بورس بالا می باشد و سهولت در خرید و فروش آن در بازار وجود دارد.

 

نمونه دیگری از صندوق های قابل معامله در بورس صندوق اعتماد می باشد. فعالیت صندوق به این شکل می باشد که قیمت هر واحد آن دائما در حال افزایش است. به عنوان مثال در صفحه tse مربوط به نماد اعتماد در بورس که جز صندوق های قابل معامله می باشد قیمت این صندوق در تاریخ اول آبان ۱۸۰۲ تومان بوده است که با افزایش قیمت همراه بوده و در تاریخ ۳۰ آبان به ۱۸۲۸ تومان رسیده است. حال اگر بخواهیم بازدهی را حساب کنیم به عدد ۱.۴ درصد در ماه می رسیم که اگر آن را سالانه حساب کنیم چیزی حدود ۱۷.۵ درصد می شود. البته اگر بازدهی این صندوق را از ابتدای سال محاسبه کنیم به بازدهی ۲۲ درصدی نیز میرسیم. یعنی اگر سرمایه گذاری این صندوق را از ابتدای سال خریده باشد و تا پایان سال نگهداری کند بازدهی ۲۲ الی ۲۴ درصدی کسب می کند. معمولا بازدهی هایی صندوق های با درآمد ثابت بر اساس نرخ بازده بدون ریسک تعیین می شود و هر گاه نرخ بازده بدون ریسک (سود بانکی) کاهش یابد نرخ بازدهی این صندوق ها نیز کاهش می یابد.

 

صندوق های قابل معامله در بورس

 

کارمزد صندوق های قابل معامله در بورس

گاهی اوقات این اشتباه در بین سرمایه گذاران وجود دارد که کارمزد صندوق های قابل معامله در بورس نیز مانند سهام و معادل ۱.۵ درصد می باشد که این نادرست است. کارمزد خرید و فروش صندوق های قابل معامله در بورس به ازای هر یک میلیون تومان حدود ۱۵۰۰ تومان می باشد که حدودا ۷۵۰ تومان آن کارمزد خرید و حدود ۷۵۰ تومان آن کارمزد فروش است. حال اگر سرمایه گذاری با دید نگهداری این صندوق ها آن را خریداری کند کارمزدی که به ازار هر یک میلیون تومان پرداخت می کند حدود ۷۵۰ تومان می باشد.

 

با توجه به توضیحات داده شده و پتانسل خوب صندوق های قابل معامله برای کسب بازدهی بدون ریسک می توان گفت سرمایه گذارانی که در بازار سرمایه فعالیت می کنند می توانند با توجه به شرایط اقدام به خرید این صندوق ها در بازار کنند. بدین صورت که سرمایه گذاران بخشی از پول خود را که قصد دارند بازدهی ثابت و بدون ریسکی داشته باشد را در این اوراق سرمایه گذارانی کنند که با توجه به دلایل گفته شده دارای مزایای بیشتری نسبت به بانک می باشد و یا سرمایه گذارانی هستند که به عنوان مثال قصد دارند ۵ میلیون در بازار سرمایه سرمایه گذاری کنند. در این حالت ممکن است به مدت ۱ ماه هیچ سهمی برای خرید مد نظر نباشد. در این حالت سرمایه گذاران می تواندد اوراق قابل معامله را خریداری کنند و در مدت زمان ۱ ماه بازدهی خود را کسب کنند حال اگر در این میان سهمی دارای شرایط مورد نظر برای خرید بود میتوانند به راحتی این صندوق ها را فروخته و از فردای آن روز سهم مورد نظر را خریداری کنند و به این ترتیب نگران هزینه فرصت از دست رفته نباشند و بازدهی معادل سود بانکی و یا حتی بیشتر را کسب کنند که خود نوعی جا به جایی سرمایه گذاری می باشد.

با توجه به مقاله فوق میتوان به این نتیجه رسید که سرمایه گذاری در صندوق های قابل معامله به مراتب مناسب تر از سود بانکی می باشد که سرمایه گذاران باید آن را در اولویت سرمایه گذاری قرار دهند.

 

منبع: وب سایت آموزش بورس مهدی افضلیان


چرا در صندوق های قابل معامله در بورس سرمایه گذاری کنیم

صندوق های قابل معامله در بورس و یا Exchange Tradable Found صندوق های سرمایه گذاری می باشد که دارای دو نوع صندوق در سهامن و صندوق با درآمد ثابت می باشند و سرمایه گذاران قادر هستند با توجه به میزان ریسک یکی از این صندوق ها را معامله کنند. نکته جالب توجه این است که این صندوق ها همانند سهام به راحتی در بورس خرید و فرو می باشند و سرمایه گذاران برای خرید این صندوق ها نیازی به مراجعه به کارگزاری و یا سایر نهادهای مالی ندارند. البته برخی از صندوق های سرمایه گذاری مشترک نیز وجود دارند که به صورت آنلاین معامله نمی شوند و برای خرید و فروش ان برای یک بار هم که شده باید به کارگزاری و یا سایر نهادهای مالی عرضه کننده این صندوق ها مراجعه کنید.

در حال حاضر بسیاری از سرمایه گذاران دارایی خود را در بانک سرمایه گذاری می کنند و با توجه به نرخ سود بانکی اعلام شده به صورت سالانه درصدی را به عنوان بازدهی کسب میکنند. حال ممکن است این بازده معادل ۱۵ درصد و یا ۲۰ درصد باشد. حال وقتی در یک بانکی حساب باز میکنید باید تعیین کنید که روزشمار باشد و یا اینکه قصد سرمایه گذاری یک ساله، دو ساله و را دارید در این حالت باید حتما یک سال وجه خود را نزد بانک سپرده کنید تا بازده مورد نظر را به دست آورید و اگر در زمانی به وجه خود نیاز داشته و قصد گرفتن بخشی از آن را از بانک داشته باشید بازدهی مورد نظر کاهش یافته و به صورت روزانه محاسبه می شود. در این مقاله توضیح میدهیم که سرمایه گذاری در این صندوق ها بهتر از سرمایه گذاری در بانک است و بازدهی بالاتری نیز دارد.

صندوق های قابل معامله در بورس

 

انواع صندوق های قابل معامله در بورس

بانک صندوق های قابل معامله در بورس در حال حاضر به دو دسته تقسیم می شوند که شامل صندوق های قابل معامله در سهام و صندوق های قابل معامله با درآمد ثابت می باشد که هر کدام ماهیت جداگانه ای دارند و در این نوشتار قصد داریم در خصوص هر یک از این صندوق ها صحبت کنیم.

صندوق های قابل معامله با درآمد ثابت : این صندوق ها عمده دارایی های خود را در اوراق با درآمد ثابت و بخش کمی از آن را در سهام سرمایه گذاری می کنند به گونه ای حداقل باید ۷۵% تا ۹۰% دارایی های صندوق در اوراق با درآمد ثابت و حداقل ۵% و حداکثر ۲۰%  در سهام و حق تقدم سهام سرمایه گذاری شود. این صندوق ها از محل سرمایه گذاری در اوراق با درآمد ثابت مانند سرمایه گذاری در بانک های دیگر، سرمایه گذاری در اوراق مشارکت، سرمایه گذاری در اسناد خزانه  ( که همگی بازدهی ثابتی به صورت سالانه دارند ) بازدهی ثابتی را به صورت ماهانه دریافت میکنند و درآمد حاصل از آن را بین سرمایه گذارانی که در این صندوق ها سرمایه گذاری کرده اند تقسیم میکنند که این درآمد همان سودی می باشد که به حساب سرمایه گذاران در انتهای ماه واریز میکنند. 

صندوق های قابل معامله در سهام : این صندوق ها باید حداقل ۷۰ درصد و حداکثر ۱۰۰ درصد دارایی خود را در سهام سرمایه گذاری کنند و به همین دلیل ریسک سرمایه گذاری در این صندوق ها بالاتر از صندوق های قابل معامله با درآمد ثابت می باشد یعنی سرمایه گذاری که در این صندوق ها سرمایه گذاری میکند ریسک کاهش قیمت صندوق ها را برای خود در نظر می گیرد.

صندوق های مختلط : این صندوق ها میتواندد ۶۰ درصد از دارایی های خود را در سهام و ۴۰ درصد از دارایی های خود را در اوراق بهادار با درآمد ثابت سرمایه گذاری کنند. البته شرکت ها این مجوز را هم دارند که ۶۰ درصد از دارایی خود را اوراق با درآمد ثابت و ۴۰ درصد را در سهام سرمایه گذاری کنند.

صندوق های قابل معامله در بورس

 

مثالی از صندوق های قابل معامله در بورس

در حال حاضر در بورس صندوق های قابل معامله در سهام و با درآمد ثابت و مختلط معامله می شوند که از انواع اوراق با درآمد ثابت آن می توان صندوق امین یکم، اعتماد، پارند، آکورد و … و از انواع سهامی آن می توان صندوق آگاس، اطلس، کاریس و … و از انواع مختلط ان می توان صندوق اوصتا و … را نام برد. حال سرمایه گذار با توجه به ریسک خود یکی از این صندوق ها را انتخاب و خریداری میکند. به عنوان مثال اگر سرمایه گذاری دوست داشته باشد ماهانه بازدهی ثابتی را کسب کند در صندوق های قابل معامله با نوع درآمد ثابت سرمایه گذاری میکند و یا اگر سرمایه گذار حاضر است ریسک سرمایه گذاری در بازار سرمایه را بپذیرد در صندوق های قابل معامله بورسی سرمایه گذاری میکند. از طرفی خوبی صندوق های قابل معامله این است که به سادگی قادرید صندوق ها را همانند سهام در بازار معامله کنید و میزان نقدشوندگی آن نیز به دلیل وجود بازارگردان بیشتر می باشد.

منبع : وب سایت آموزش بورس مهدی افضلیان


 تحلیل بنیادی و تغییرات قیمت ارز : چگونگی محاسبه تغییرات قیمت ارز بر سود و زیان شرکت ها

در تحلیل بنیادی تغییرات قیمت ارز و اثرات آن بر سود و زیان شرکت های بورسی یکی از مفاهیم مهم و کاربردی است که سرمایه گذاران باید توجه ویژه ای به آن داشته باشند.

در بخش های قبل و در سرفصل تحلیل بنیادی در خصوص حاشیه سود خالص و ناخالص صحبت کردیم. در این بخش قصد داریم در خصوص شرکت های صادراتی و تاثیر تغییرات قیمت ارز بر صورت های مالیشان صحبت کنیم. برای شرکت هایی که بخشی از محصولات و یا همه محصولات خود را صادر می کنند تغییرات قیمت ارز جایگاه ویژه ای دارد و میتواند اثرات زیادی بر صورت های سود و زیان شرکت ها داشته باشد. یک تحلیل گر بنیادی باید بتواند این تغییرات را بررسی کند و در یک زمان مناسب و با توجه به چشم انداز های قیمتی دلار برای خرید سهام شرکت اقدام کند.

 

مثالی از تحلیل بنیادی و تغییرات قیمت ارز بر شرکت های صادراتی :

به عنوان مثال شرکتی در گزارش میان دوره ای ۶ ماهه، فروش تقریبی ۱۷۰ میلیارد تومانی داشته و در طی مدت یاد شده ۱۲۰۰۰ تن محصول خود را صادر کرده است. حال اگر میانگین قیمت صادراتی محصول صادر شده بر اساس نرخ جهانی در دوره زمانی مورد نظر به طور میانگین ۳۲۰۰ دلار باشد با یک حساب ساده می توان به این نتیجه رسید که شرکت دلار دریافتی را با نرخ ۴۴۵۰ تومانی در بازار تسعیر کرده است. حال هر تغییری در نرخ دلار می تواند فروش شرکت را دستخوش تغییر قرار دهد. به عنوان مثال اگر با فروش ۱۲۰۰۰ تنی نرخ دلار به ۴۸۰۰ تومان افزایش یابد بالطبع میزان فروش شرکت به ۱۸۴ میلیارد تومان افزایش می یابد و به همین راحتی میتوان اثرات تغییر نرخ دلار را در شرکت محاسبه کرد. یعنی سرمایه گذار باید بر اساس میانگین قیمت های جهانی در گزرش های فصلی . از طرفی پیش بینی قیمت دلار قادر باشد مقدار فروش را پیش بینی کند.

 

تحلیل بنیادی

 

شرکت ها در گزارش های میان دوره ای خود اطلاعات مربوط به مقدار فروش، نرخ فروش و مبلغ فروش خود را تعیین می کنند. برای شرکت های صادرات محور باید دو عامل را بررسی کرد که شامل نرخ دلار در دوره مورد بررسی و از طرفی قیمت جهانی محصول می باشد.

 

پیشنهاد می کنم مقالات زیر را هم بخوانید.

چگونه از حاشیه سود خالص در تحلیل بنیادی شرکت ها استفاده کنیم

چگونه با اندیکاتور rsi معاملات سود دهی داشته باشیم


حاشیه سود خالص و استفاده از آن در تحلیل بنیادی

حاشیه سود خالص یکی از نسبت های پر کاربرد در تحلیل بنیادی است که سرمایه گذاران با استفاده از آن قادر به پیش بینی سود شرکت ها می باشند. در بخش های قبل در مورد سود ناخالص و حاشیه سود ناخالص و کاربرد آن در تحلیل بنیادی شرکت ها صحبت کردیم. در این بخش قصد داریم در مورد حاشیه سود خالص شرکت ها و اثرات آن بر تغییرات قیمت در بورس تهران صحبت کنیم.

نحوه محاسبه سود خالص و حاشیه سود خالص :

در صورت های مالی شرکت ها سود خالص سودی است که پس از کسر سایر هزینه ها و درآمدهای شرکت به دست می آید و از این سود برای تقسیم سود نقدی در مجامع استفاده می کنند یعنی بخشی از سود خالص در مجمع بین سهامداران شرکت توزیع می شود. به همین ترتیب حاشیه سود خالص شرکت نیز از تقسیم سود خالص بر مبلغ فروش شرکت به دست می اید.

 حاشیه سود خالص

 درصد حاشیه سود خالص شرکت نشان دهنده این است که از هر ۱ تومان فروش شرکت چه مقدار آن به سود خالص تبدیل شده است. به عنوان مثال اگر حاشیه سود خالص شرکت ۲۵ درصد باشد یعنی از هر ۱۰۰ تومان فروش شرکت ۲۵ تومان آن به سود خالص تبدیل شده است.

شرکت ها به دو روش عملیاتی می توانند سود خالص خود را افزایش دهند که شامل موارد زیر می باشد.

۱- افزایش مبلغ فروش شرکت

۲- کاهش هزینه های شرکت

مثالی از حاشیه سود خالص در صورت های مالی:

 در شکل زیر که صورت سود و زیان شرکت آپ می باشد سود خالص و حاشیه سود خالص نشان داده شده است.

 

حاشیه سود خالص

 

در شکل بالا حاشیه سود خالص شرکت در گزارش سال ۹۶، ۱۹ درصد و برای سال ۹۵ حدود ۲۴ درصد می باشد. این نشان میدهد حاشیه سود خالص شرکت نسبت به عملکرد واقعی سال گذشته حدود ۵ درصد کاهش یافته است. همانطور که در شکل بالا مشاهده میکنیم فروش شرکت در سال ۹۵ حدود ۷۰۰۰ میلیارد تومان بوده است که این رقم در پیش بینی سال ۹۶ به ۷۹۰۰ میلیارد تومان رسیده است یعنی فروش شرکت افزایش یافته است. بهای تمام شده کالای فروش رفته در سال ۹۵ حدود ۴۴۰۰ میلیارد تومان بوده است که در پیش بینی سال ۹۶ به ۵۷۰۰ میلیارد تومان رسیده است که نشان از رشد بهای تمام شده کالا نسبت به سال گذشته می باشد و همین موجب شده است که سود ناخالص شرکت از ۲۵۰۰ میلیارد تومان در سال گذشته به ۲۱۰۰ میلیارد تومان در پیش بینی سال ۹۶ برسد که نشان از کاهش ۱۹ درصدی دارد.

در صورت مالی بالا میزان پیش بینی فروش شرکت نسبت به سال گذشته تقریبا ۱۱ درصد افزایش و میزان بهای تمام شده کالای فروش رفته نیز ۲۹ درصد افزایش یافته است و همین موجب کاهش حاشیه سود ناخالص شرکت به میزان ۹ درصد و حاشیه سود خالص شرکت به میزان ۵ درصد شده است و در نهایت میزان سود هر سهم شرکت از ۳۱ تومان در سال ۹۵ به ۲۴ تومان در پیش بینی ۹۶ کاهش یافته است.

 

نکاتی در خصوص حاشیه سود خالص:

۱- تغییرات حاشیه سود ناخالص و حاشیه سود خالص میتواند بیان کننده تغییرات سود هر سهم باشد و هر سرمایه گذاری در گزارشات دوره ای میتواند میزان تغییرات را پیش بینی کند و در نتیجه برای خرید سهم در قیمت های مناسب اقدام کند.

۲- در بررسی حاشیه سود خالص و ناخالص شرکت باید عملکرد دوره ای شرکت را نیز مد نظر قرار داد چرا که ممکن است شرکتی در پیش بینی خود حاشیه سود خالص یا حاشیه سود ناخالص را کمتر نشان دهد و یا به عبارتی گزارش خود را محتاطانه ارائه کند اما در بررسی گزارش میان دوره ای حاشیه سود خالص و یا ناخالص شرکت نسبت به پیش بینی بیشتر باشد. این خود میتواند یکی از نشانه های بهبود حاشیه سود شرکت در آینده و تعدیل ان نسبت به گزارش های قبلی باشد. به همین دلیل حتما باید در گزارش های میان دوره حاشیه سود خالص و ناخالص را محاسبه کنیم. به این صورت که سود ناخالص و یا سود خالص شرکت را بر میزان فروش شرکت تقسیم کنیم و این نسبت را محاسبه کنیم و مقدار تغییرات آن را در گزارش های میان دوره ای بررسی کنیم و عملکرد شرکت را مورد سنجش قرار دهیم.

 

پیشنهاد میکنم مقالات زیر را بخوانید

به جای بانک بهتر است در این اوراق سرمایه گذاری کنید.

چگونه اوراق با درآمد ثابت در بازار بخریم.


حاشیه سود ناخالص :

 یکی از نسبت های مهم در تحلیل بنیادی شرکت ها  حاشیه سود ناخالص می باشد که با بررسی ان در طی دوره های مالی می توان به اطلاعات خوبی از عملکرد شرکت ها دست یافت.

سود ناخالص هر شرکتی از اختلاف فروش و بهای تمام شده کالای فروش رفته به دست می اید. به عنوان مثال اگر محصولی به قیمت ۱۵۰۰ تومان به فروش برسد و برای تولید آن محصول ۹۰۰ تومان هزینه شده باشد سود ناخالص آن ۶۰۰ تومان خواهد بود. 

سود ناخالص= فروش – بهای تمام شده کالای فروش رفته

 

حال حاشیه سود ناخالص از تقسیم سود ناخالص بر فروش شرکت محاسبه می شود.

فروش/ سود ناخالص = حاشیه سود ناخالص

 

به عنوان مثال اگر حاشیه سود ناخالص محصولی ۴۰ درصد باشد یعنی از هر ۱۰۰۰ تومان فروش شرکت، ۴۰۰ تومان عایدی نصیب آن شرکت می شود. به طور کلی از این نسبت برای محاسبه میزان سودآوری یک کالای خاص در مجموعه تولیدات شرکت و یا تبیین استراتژی فروش بهتر محصول استفاده می شود. حال سوال اینجاست که چگونه می توان از این نسبت در شرکت استفاده کرد و تغییرات این نسبت به دوره های گذشته چه اطلاعاتی را در اختیار تحلیلگر بنیادی قرار می‌دهد.

حاشیه سود ناخالص وابسته به دو عامل قیمت محصول و از طرفی بهای تمام شده کالای ساخته شده می باشد و هر گونه تغییری در این دو متغیر سود ناخالص شرکت را تحت تاثیر قرار میدهد. به عنوان مثال اگر این نسبت برای شرکتی ۴۰ درصد باشد بدین معنی است ۴۰ درصد از قیمت محصول به عنوان سود ناخالص آن محصول بوده است. حال اگر تعداد محصولات شرکتی بیش از یک محصول باشد این عدد به صورت میانگین مطرح می شود یعنی ممکن است محصولی دارای حاشیه سود ناخالص ۳۰ درصدی و محصول دیگر دارای حاشیه ۵۰ درصدی باشد.

 

عوامل تغییر در حاشیه سود ناخالص :

حال در بررسی صورت های مالی شرکتی در طی دو سال گذشته، ممکن است حاشیه سود ناخالص شرکت افزایش و یا کاهش یابد که این تغییرات ممکن است به دلایل زیر باشد:

۱- افزایش و یا کاهش قیمت محصول

۲- افزایش و یا کاهش بهای تمام شده محصول

۳- افزایش و یا کاهش قیمت محصول نسبت به افزایش بهای تمام شده هر واحد محصول

حال هر کدام از تغییرات ذکر شده را در شرکتی شاهد باشیم می توان گفت حاشیه سود ناخالص شرکت نیز دستخوش تغییر می شود اما یک تحلیلگر بنیادی باید بتواند با توجه به تغییرات حاشیه سود ناخالص به یک دیدگاه کلی در خصوص سهم دست پیدا کند.

 

مثالی از حاشیه سود ناخالص :

حاشیه سود ناخالص

 

در شکل بالا حاشیه سود ناخالص شرکت در سال ۹۵ حدود ۳۵ درصد بوده است ولی در پیشبینی ۹۶ به ۴۲ درصد افزایش یافته است. با توجه به توضیحاتی که در بالا داده شده است این افزایش حاشیه سود می تواند نشان دهنده افزایش فروش و یا کاهش بهای تمام شده و یا … باشد.

به عنوان مثال حاشیه سود ناخالص شرکتی در گزارش عملکرد سال گذشته ۲۴ درصد بوده است و شرکت در پیش بینی جدید، این نسبت را ۲۸ درصد در نظر گرفته است. حال با بررسی این دو نسبت به این نتیجه می رسیم که میزان سود ناخالص به ازای هر واحد محصول افزایش یافته است اما ایا باید به این نتیجه رسید که سود هر سهم شرکت افزایش یافته است؟ پاسخ خیر است چرا که ممکن است میزان فروش شرکت نسبت به سال گذشته کاهش در نتیجه سود شرکت در سال جدید نیز کاهش یافته است.

افزایش حاشیه سود ناخالص شرکت، زمانی که فروش شرکت نسبت به دوره گذشته افزایش یافته باشد میتواند منجر به افزایش سود هر سهم شرکت شود.

نکات :

۱- برای بررسی این نسبت می توان از گزارش های دوره ای ( گزارش شرکت از عملکرد فصول مختلف سال) نیز استفاده کرد.

۲- در بررسی حاشیه سود ناخالص باید به این نکته توجه کرد که اگر افزایش این نسبت به دلیل افزایش فروش باشد دلیل آن نیز مشخص شود. ممکن است فروش شرکتی افزایش یابد ولی این فروش از محل افزایش نرخ ها باشد و مقدار فروش شرکت نسبت به گذشته کاهش یافته باشد. اگر این اتفاق بیفتد می‌توان انتظار داشت که در دوره آینده حاشیه سود ناخالص شرکت به دلیل مشکلات فروش کاهش می یابد.


انتخاب صنعت مناسب در خرید سهام

از راه های انتخاب یک سهم خوب برای خرید در بازار سهام،  انتخاب صنعت مناسب است به گونه ای که در تحلیل بنیادی ابتدا گفته می شود که با توجه به شرایط کلان صنعت و چشم انداز سوداوری آن در آینده باید در مرحله بعد سهم مورد نظر را برای خرید در آن صنعت انتخاب کرد.  در مطلب پیش رو قصد داریم، روند تحلیل یک صنعت و انتخاب صنعت برتر را مورد بررسی قرار دهیم. تحلیل صنعت جز زیر شاخه‌های تحلیل بنیادی است و به تحلیلگر قدرت اختیار می‌دهد تا بواسطه انتخاب صنعت مناسب، شرکت مطلوب را انتخاب و به ارزشیابی سهام آن بپردازد.

درتحلیل بنیادی، با تخمین ارزش ذاتی بالقوه سهم و سپس مقایسه آن با ارزش روز، ریسک خرید سهم تعیین می‌گردد. اگر ارزش بازار کمتر از ارزش ذاتی سهم باشد، سهام ارزنده است و خریداران برای خرید سهام شرکت اقدام می کنند و در نقطه مقابل اگر ارزش ذاتی سهم بیشتر از ارزش بازار باشد، فروشندگان در بازار فعال و اقدام به فروش سهم میکنند.

غالباً روند تحلیل یک سهم، از کل به جزء یا قیاسی است. به این مفهوم که ابتدا، باید اقتصاد و بازار و سپس صنایع مورد بررسی قرار گیرند و در نهایت شرکت برتر از میان شرکت‌های موجود در یک صنعت انتخاب شود. پس از آنکه شرایط بازار و اقتصاد بررسی شد و زمان مناسب جهت سرمایه گذاری فراهم آمد وقت آن است که برای انتخاب صنعت مناسب اقدام کرد.

 

انتخاب صنعت مناسب

 

برای تجزیه و تحلیل و انتخاب صنعت مناسب، نیاز به روش‌هایی جهت طبقه بندی است. صنایع نیز مانند بازار و شرکت از طریق داده‌های فروش، سود سهام، سود تقسیمی و قوانین و نظمی که در آن حاکم است مورد مقایسه و تحلیل قرار می‌گیرند. یکی از مهم‌ترین روش‌های تحلیل در این شاخه، روش مراحل چرخه عمر صنعت است. در این روش، ابتدا وضعیت کلی و فعلی صنعت در نظر گرفته شده و سپس موقعیت آن با شرایط اقتصاد سنجش می‌شود و در نهایت ویژگی‌های کمی و کیفی صنعت بررسی و چشم انداز آن ترسیم می‌گردد.

به عنوان مثال قصد دارید در بین شرکت های تولید کننده کاشی و سرامیک شرکتی را برای خرید انتخاب کنید. پیش خود بپرسید که آیا زمان مناسبی برای خرید این صنعت هست یا خیر. برای پاسخ به این سوال باید صنعت مورد نر را تحلیل کنید که آیا دارای شرایط مناسبی است یا خیر. بخش عمران و ساخت و ساز مهم ترین بازار فروش صنعت کاشی و سرامیک و محصولات مربوطه می باشد. حال اگر در صنعت ساختمان رونقی وجود نداشته باشد آیا امکان رونق در صنعت کاشی و سرامیک وجود دارد یا خیر. پاسخ سوال مشخص است. پس برای انتخاب صنعت مناسب باید وضعیت کلان آن صنعت را بررسی کرد و در صورتی که شرایط کلی صنعت مناسب بود سپس اقدام به بررسی سرکت های آن صنعت کرد.

 

چرخه های تجاری در شرکت ها

غالب صنایع دارای سه مرحله رشد، توسعه و تثبیت هستند.

در مرحله رشد، تقاضا افزایش می‌یابد و با شدت گرفتن رقابت، شرکت‌های ضعیف از صنعت حذف می‌گردند. ریسک و در عین حال بازده سرمایه گذاری در شرکت‌های نوپا بالا است و تعیین شرکت برتر مشکل است.

در مرحله توسعه، شرکت‌های بازمانده از مرحله اول، مشخص شده و با رشد ملایمی به حرکت خود ادامه داده و و بعضاً با کاهش قیمتی مواجه می شوند. شرکت‌ها در این مرحله به سود دهی رسیده و قادر به تقسیم آن هستند.

 در مرحله تثبیت، رشد نسبت به مرحله قبل کاسته شده، با افزایش رقبا، میزان سود دهی و نوآوری افت می‌کند. رشد صنایع ادامه دارد. ولی رکود نیز دور از انتظار نیست.

در این سه مرحله بسیاری از شرکت‌ها شکست خورده و از دور رقابت خارج می‌شوند. همچنین شرکت‌های پر ریسک شناسایی می‌شوند. البته می‌توان مرحله افول را نیز به این چرخه اضافه کرد که یک صنعت را در معرض خطر قرار می‌دهد. شرکت‌ها ممکن است به علت رشد کمتر، سود تقسیمی بیشتری داشته و از ثبات بالاتری برخوردار باشند.

پس از بررسی این سه مرحله، صنایع درچارچوب اقتصاد دیده می‌شوند. برخی صنایع در رکود عملکرد خوبی دارند و برخی خیر. به طور مثال صنعت غذایی به علت نیازی که همیشه به آن وجود دارد، از رکود تأثیر نمی‌پذیرند. سرمایه گذاران به دنبال شرکتهای در حال رشد هستند. یکی از اهداف اولیه تحلیل بنیادی شناسایی صنایع در حال رشد در آینده نزدیک و دور است. برخی صنایع که متأثر از رکود و رونق هستندادواری نامیده می‌شوند مثل صنعت خودرو.  برخی دیگر خلاف روند اقتصادی حرکت می‌کنند مثل معدنی‌ها. و یا صنایعی که متأثر از نرخ بهره هستند، نظیر بانکی‌ها، ساختمانی‌ها.

 

انتخاب صنعت مناسب

 

چند نکته کیفی در تحلیل صنایع و انتخاب صنعت مناسب

نخست آنکه عملکرد گذشته صنعت بررسی شود. به طور مثال صنعت سیمان طی چند سال اخیر شرایط رکودی داشته است.

دوم آنکه صنعت چقدر رقابت پذیر است؟ مواد اولیه، هزینه‌های واردات، چقدر آن را تحت تأثیر قرار می‌دهد؟ آیا سخت شدن شرایط پیشرفت وتولیدات، زمینه برای ورود رقبای جدید فراهم می‌کند یا صنعت و شرکت‌های فعال در آن، فعالیت منحصر به فرد خود را پی می‌گیرند؟

در گام سوم، به پیش بینی آینده صنعت پرداخته می‌شود. ریسک‌های پیش رو، محدودیت‌ها، سود مورد انتظار مورد توجه قرار گرفته و ارزیابی می‌شود.

برای ارزیابی کوتاه مدت صنعت، سودهی صنایع مختلف، تعیین جهت نرخ بهره، و میزان پی بر ای مورد مقایسه قرار می‌گیرد و اینکه در شرایط یکسان و با وجود بحران‌های اقتصادی و افزایش هزینه‌ها کدام یک بهتر عمل می‌کنند؟

 

گردآوری: خانم حیدری- کارشناس ارشد اقتصاد


انتخاب یک سهم از صنعت 

انتخاب یک سهم از صنعت یکی از مشکلاتی می باشد که همواره سرمایه گذاران در خصوص آن سوال دارند و رویه برای انتخاب آن ندارند. به همین جهت سعی میکنیم در این مقاله اندکی در خصوص چگونگی انتخاب یک سهم از صنعت صحبت کنیم و برخی از روش های آن را ذکر کنیم. گفتیم که سرمایه گذاران از تحلیل های بنیادی و تکنیکال برای بررسی سهم و بازار استفاده میکنند و هر سرمایه گذاری نیز بسته به دانش و علاقه خود یکی از این روش ها را انتخاب میکند. اما برای افرادی که قصد دارند در حوزه بنیادی وارد شوند و سهام خود را از این طریق انتخاب کنند توجه به چه فاکتورهایی مهم است و این سرمایه گذاران باید با توجه به چه فاکتورهایی بهترین سهم را در بین یک صنعت انتخاب کنند.

یکی از فاکتورهایی که بسیاری از سرمایه گذاران بنیادی به آن توجه می کنند تغییرات سود شرکت می باشد اما اگر بیشتر توجه کنیم می بینیم که بررسی تغیرات سود شرکت تنها مبتنی بر همان سال بوده و بررسی گزارش های دوره ای مربوط به همان سال در نهایت مورد توجه سرمایه گذاران می باشد.

 

اما باید مسئله را بیشتر بررسی کرد و صرفا بررسی تغییرات یک ساله سود شرکت ها را کنار گذاشت و در یک اشل بزرگ تری فرایند تحلیل را پیش برد. یعنی باید فرایند رشد سود شرکت را در ۳ تا ۵ سال بررسی کرد. البته برای شرکت هایی که در بازار سرمایه ایران معامله می شوند به دلیل تغییرات قیمت دلار در سال ۹۱ و ۹۲ شاید نتوان به درک درستی از سود سازی شرکت ها رسید و بنده هم در کلاس های اموزشی همواره تاکید دارم که سود سازی شرکت ها در سال های مذکور به دلیل تغییرات قیمت دلار را باید به عنوان داده انحرافی مد نظر داشت و دوره های بعد از آن را برای ارزیابی سود سهام مد نظر قرار داد.

 

 

انتخاب یک سهم از صنعت

 

بهتر است برای خرید سهام در یک صنعت شرکت هایی را مورد بررسی قرار دهیم که دارای روند سود سازی مناسبی در طول ۳ تا ۴ سال گذشته باشند و روند سود آنها همواره افزایشی باشد. در بخش های قبل نیز گفتیم که گزارش های سه ماهه شرکت ها در دوره های ۳ ماهه همان سال نیز باید از روند افزایشی برخوردار باشد.

بررسی گزارش های دوره ای سال جاری در هر شرکتی می تواند نشان دهنده این باشد که کیفیت سود شرکت هنوز پابرجاست و میتوان به آن اعتماد کرد چرا که ممکن است کیفیت سود سال های قبل دارای روند افزایشی باشد ولی گزارش های دوره ای سال جاری نشان میدهد که شرکت توانایی محقق کردن سود را همانند سال های قبل نخواهد داشت.

البته وجود ریسک های غیر سیستماتیک برای هر صنعتی نیز دور از انتظار نیست. به عنوان مثال در بازار سرمایه همواره شرکت های پتروشیمی جز شرکت های با کیفیت سود بالا بوده اند و در بین سرمایه گذاران نیز طرفداران زیادی داشتند اما به یک باره ورق برگشت و دولت تصمیم گرفت نرخ خوراک این شرکت ها را از ۲.۵ سنت به ۱۳ سنت افزایش دهد و در نهایت موجب افزایش بهای تمام شده شرکت ها و کاهش سود آوری شرکت ها شود. پس در این حالت نمی توان روند سود سازی جدید شرکت ها را با سال های قبل مورد قیاس قرار داد بلکه باید شرکت ها را با مفروضات جدید دیگری بررسی کرد که اثر یکباره بر صنعت داشتند.

اگر این دو عامل را در تحلیل ها مد نظر داشته باشیم همواره قادریم سهامی با کیفیت سود سازی مناسب را در بازار انتخاب کنیم.


تبلیغات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

بازار سنگ اصفهان لذت آشپزی دلـــ تنگــ امام زمان (عج) دانلود فایل فروش تجهیزات صنعتی برقی "عَـــتـیــق" دنیا سایت خبری آوا فیلم دانلود آهنگ جدید ایرانی دونات